وفات حضرت ام البنین سلام الله علیها
غـم با نگــاه خیس تـو معـنـا گرفـته یک موج از اشک تو را دریـا گرفته در فصل غم،فصل خسوف ماه خونین خــورشید هم مثل دلت گــویـا گرفته! تا آسمانها می رود دلـمـویـه هایت کــار دل خــونت عجب بــالا گرفته! این روزها با دیــدن حال تو بانو! بغضی گــلــوی اهـل یثرب را گرفته هر روز اشک و آه، حق داری بسوزی یک کربلا غم در نگاهت جا گرفته! می دانم اینجا بارها با دست لرزان اشک از دو چشمت حضرت زهرا گرفته تاریخ را می گردم ـ آری ـ تا بـبینم مـثــل دل تـنـگـت دلــی؛ آیــا گـرفته؟ اینجا به همراه لب خشک تو مادر! هــر سنگـریـزه ختم "یا سقا" گرفته... |